خانمي در همسايگي وبلاگ ما زندگي مي كند به نام جسيكا كه در قسمت لينك ها ، آدرس او را خواهيد يافت. ايشان مادر ٣ فرزند با مليت آمريكايي است كه تقريبا هر روز وبلاگ خود را به روز مي كند. باخواندن مطالب اين خانم مي توان بيشتر به تفاوتها پي برد.
موضوع چيست: جسيكا آدم شادي است. خانوادة او نيز شادند. دغدغه اي جز شاد زندگي كردن ندارند و هر آنچه براي شادي لازم است با سعي همه مردم و دولت در كنار آنهاست. وبلاگ او نشان دهندة يك فرهنگ است.
اما ما ايرانيها مدام در فكر پول در آوردن هستيم كه بتوانيم شاد باشيم. البته هيچ وقت هم نمي توانيم به آن برسيم. چون پول در آوردن خارج از روند معمول خود است و عملا ضد شادي ماست.
بماند كه دولت به ما رسيدگي نمي كند (دقت كنيد دولت يعني خود ما) رفاه براي ما فراهم نمي كند، يا ما ايرانيها به علت سابقة تاريخي و ظلمهايي كه به ما شده است شاد نيستيم و غم يك تاريخ روي دوش ما است. (نگاه كنيد به فيلمهاي ما، نقاشي هاي ما، شعرها و ادبيات ما، موسيقي ما، ظاهرما و شهرهامان و ....)
اينها بماند. كمي فكر كنيم كه اين عمر ماست كه مي گذرد. شايد بعدا مفصل تر بنويسم.